پهلوانان روستای سروکلا .:. 17 لاله .:.

17laleh@chmail.ir

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست ...
=====================
شهدای روستای سروکلا ( به ترتیب تاریخ شهادت ):
ناصر الهی
عبدالعلی صمدی
مجید میرزایی
محسن یوسفی
غلامرضا داودی
حبیب (کریم) صادقی
عباسگدا (علی) داودی
عباس سروی
سبحان رنجبر
حامد سروی
ذبیح الله ربیعی
شعبان سروی
کاظم اصغری
رضا ربیعی
محمدرضا مسرور
عباسعلی سروی
عابد سروی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وصیت نامه شهید» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

وصیت نامه پاسدار شهید عابد سروی

                  بنام خداوند بخشنده مهربان

با سلام و درود به خاتم پیامبران و ائمه معصومین و همه رهروان طریق الله با سلام و درود به رهبر انقلاب و رزمندگان اسلام اینجانب برای ادای وظیفه الهی و دفاع از ناموس و شرف این ملت به پا خاسته که مورد هجوم و حمله امریکای جنایتکار و نوکر جیره خوار او صدام خونخوار قرار گرفته عازم جبهه می شوم با راول که به جبهه می رفتم در حدوددوازده و یا سیزده ساله بودم که با فتوکپی شناسنامه برادرم به سپاه جویبار مراجعه کردم که حتی مورد اعتراض مسئولین سپاه قرار گرفتم که گفتند سن شما تقاضای جبهه را نمی کند نمی دانم هفت بار و یا کمتر و یا بیشتر عازم جبهه می شوم که هنوز فیض شهادت که بالاترین آرزوهای من است نصیبم نشده است

     خداوندا همسنگرانم ، دوستانم ، همرزمانم ، فامیلها ، پسر عموهایم به خصوص برادر بهتر از جانم از سرای خاکی رخت بر بسته و به دیار معبود شتافتند ولی من هنوز مانده ام .

 نمی دانم خون ناقابل من ارزش مخلوط شدن به این خونهای مطهر را ندارد .

 این بار می روم تا سلاح بر زمین افتاده همه عزیزان همسنگر مخصوصا ً برادرم را که سفارش نمود بردارم ، خدایا یاریم کن تا بتوانم سربازخوبی برای اسلام و قرآن وآقا امام زمان رهبر انقلاب پیر جماران باشم .

      اما پدر و مادرم سلام علیکم مرا حلال کنید و مطمئن باشید که سلام شما را به حامد خواهم رساند و اما شما همسر عزیزم در این مدت کوتاه زندگی اگر بدی از من دیدی امیدوارم که بر من ببخشی و همچون زنان مسلمان صدر اسلام و زینب قهرمان کربلا پیام رسان خون شهیدان باشید. در خاتمه سلامم به خواهرانم و تنها برادرم صالح و همه رهروان راه الله.

            تاریخ 12/5/66 

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

زندگی نامه شهید محمد رضا مسرور

                   بنام خداوند بخشنده مهربان

     شهید محمد رضا مسرور در سال 1335 در یک خانواده فرهنگی و آشنا به علم و معرفت در روستای سروکلا از توابع شهرستان جویبار پابه عرصه خاکی نهاد از همان زمان که خود را شناخت کار کردن و تلاش روزانه را نیز شناخت و باور آورد که زندگی عرصه مجاهده و تلاش است و برای زیستن باید کوشید . در دوران نوجوانی در حرفه کاشیکاری وسنگ کاری وبنّایی و معماری استاد گردید ودر جوانی همگان او را استادی خبره وچیره دست در ساختمان سازی می شناختند .

زندگی شهید خلاصه می شد در کار روزانه وخدمت به مردم وشرکت در محافل ومجالس مذهبی . نماز یومیه اش هیچگاه ترک نمی شد .

     قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ،در تشکل های مذهبی و سیاسی ضد رژیم شاهنشاهی مشارکت فعالانه داشت ودر مسجد صبوری و عشقی که پایگاه مبارزه با رژیم بود ،به فعالیت می پرداخت .در تظاهرات عید قربان شهرستان قائم شهر شرکت نمود چیزی نمانده بود در کمند نیروهای امنیتی رژیم گرفتار آید که با چابکی از کمین آنان گریخت . تمامی وجود آن بزرگوار در عشق و ارادت به حضرت امام خمینی خلاصه می شد .در هنگام ورود حضرت امام خمینی جهت استقبال به تهران سفر کرد و افتخار شرکت در مراسم ورود امام خمینی را نیز در کار نامه خود داشت .

    آنقدر عشق او به امام شدید بود که تحمل هیچ گونه بی حرمتی را نسبت به آن حضرت نداشت ودر صورت مشاهده صبر وتوان خود را از کف می داد .

     بعد از پیروزی انقلاب به صورت صلواتی در جهاد سازندگی مشغول خدمت شد وبه احداث مدرسه ،حمام وخانه برای محرومان پرداخت .در سال 1359 دورة آموزشی نظامی را طی کرد و علاوه بر فعالیت در جهاد ، به پاسداری در پایگاه بسیج نیز مشغول گردید

     شهید در درگیری با منافقین و مبارزه با عناصر کفر و نفاق که در قائمشهر فعالیت گسترده ای را آغاز نموده بودند، فعال ومصمم بود . محمد رضا مسرور نسبت به شرکت در جبهه و کمک و یاری به همرزمان نیز اهتمام خاص داشت به رغم متاهل ومعیل بودن در عملیات بیت المقدس (آزادی خرمشهر)، والفجر 8 ، کربلای 5 حضور داشت . (کاروان حضرت مهدی )

     در سال 1365 در راستای عملیات کربلای 5 به هفت تپه اعزام شد و بعد از چند روز از آنجا به دیار بهشت گونه شلمچه عازم می گردد. سپس با توجه به اینکه عملیات کربلای 5 در حال سازماندهی بود؛ شهید، همراه گردان امام محمد باقر (ع) به عنوان آرپی جی زن انتخاب شد . شب حمله که فرا رسید گردان عمل کننده ( گردان امام محمد باقر (ع) با همکاری گردان ویژه شهدا به نقطه ای که از قبل پیش بینی شده بود می رسند و مواضع مشخص شده را به تصرف خوددر می آورند

  دشمن، جهت باز پس گیری منطقه به پاتک گسترده مبادرت نموده وبا ماشین های جنگی وتجهیزات سنگین به سوی مواضع نیروهای اسلام حرکت می کند

 شهید مسرور با شجاعت تمام زیر باران آتش شدید دشمن به انهدام تانک ها و تجهیزات دشمن می پردازد

 در آخرین شلیک در حالی که با دستهای مبارکش ضامن را کشیده و ماشه آرپی جی را می چکاند، همزمان با شلیک موشک، تیر مستقیم دشمن به سویش می آ ید و او را به دیار معبودش رهنمون می سازد

 از خداوند می خواهیم که ما را پیرو راه شهیدان قرار دهد .

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه شهید عباسعلی سروی

               بنام خداوند بخشنده مهربان

     هیچ قطره ای پیش خداوند محبوب تر نیست از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود.     پیامبر اکرم (ص)       

      بنام خدا، بنام او که همه چیزم از اوست . بنام او که زندگیم در جهت اوست بنام او که از اویم و رفتنم از اوست یادم اوست ، معشوقم اوست مرادم اوست امیدم اوست ، جانم اوست احساس می کنم با قلبم با ذرّه ذرّه وجودم با تمام سلول هایم احساس می کنم ولی بیانش نمی توانم بکنم

     اینجانب عباسعلی سروی وصیتم را آغاز می کنم باشد که این وصیت نامه ها برای امت حزب الله مثمر ثمر بوده باشد.

        بار خدایا شکرت می کنم که قدری مهلتم دادی تا اسلام واقعی را بشناسم ، انقلاب اسلامی باعث شد که من از لاک خود بیرون آیم و دور و بر را بنگرم و به زندگی از دید دیگری نگاه کنم . آری امام کاری بس عظیم کرد او باعث شد دنیا از خواب بیدارشود و انسانیت را دوباره یاد آورد . بار خدایا تو بهتر می دانی که پس از گذشت نوزده سال از عمرم هیچ چیز جز شهادت نمی تواند گلوی تشنه مرا سیراب کند به یاری حق می خواهم مسیر از سخن تا روح خدا را طی کنم هیچ چیز جز شهادت آرزوی من نیست امید است درخت اسلام با خون من و دیگر برادران سیراب شود و آنگاه جوانه زده برای امتم ثمره دهد . شهادت انسان را به درجه اعلی و ملکوت می رساند معبودم تو شاهد باش که من با آغوش باز به استقبال شهادت می روم چون معتقدم که پیامبر اکرم (ص) می فرمود: شرافتمند ترین راه، شهادت است. خدایا تو بهتر می دانی که من چقدر عاشق رهبرم می باشم و برای پاسداری از دین و رهبرم به سوی جبهه رفتم تا به مانند همه شیران کربلا،رسالت خون شهیدان را که بر دوشم نهادند به انجام برسانم .

     پدرم ای پدر پیرم ای کوههای بلند و سر به فلک کشیده را درس مقاومت می دهی ای اسطوره مقاومت و شهامت بدان که دشمنان ما به اندازه یک دانة ریش سفیدت غیرت و مردانگی ندارند امیدوارم که پسر کوچکت را حلال نمایی.

     مادر عزیزم ای اسوةمقاومت ای مادرم نمی دانید که چقد ر دوستت دارم . آرزویم این بود که فقط در این دنیا تو شادمان باشی . آرزویم این بود که همیشه لبت را خندان ببینم امّا افسوس و هزار افسوس این کوردلان آرزویم را از دستم گرفتند مادر عزیزم من راه خود را با تمام وجود پیدا کردم و تا پیروزی حق بر باطل این لباس را از تن در نخواهم آورد تا شهید شوم. شهادت تولد من است پس باید خوشحال باشی . مادرم خداوند صابران را دوست دارد صبر و استقامت داشته باشید ، شکر کنید که فرزندی تربیت کردید که به باطل کشیده نشد و در راه خدا جان به جان آفرین تسلیم کرد.

    برادران عزیزم به شما وصیت می کنم که راه مرا به دیگران توجیه بنمائیدوبدانید که پس از از دست دادن برادرتان مسئولیت شما بیشتر شده و باید به فعالیتتان بیشتر ادامه دهید ، تقوی را پیشه خود نمائید به حبل الله چنگ زنید و متحد و یک صدا از خون شهیدان و خط امام پاسداری کنید .

     خواهرانم شما مسئولیتی بس عظیم دارید می دانم که داغ برادر سخت است اما با ید بدانید که برادر شما در راه خدا جان داد. چه سعادتی از این بهتر!

 خواهرم بیا با هم راه برویم من دنبال خاک پاک حسین و تو دنبال خاک پاک زینب توزینب گونه من حسین گونه.

والسلام، فرزند تان عباسعلی سروی 22/11/65

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه پاسدار اسلام برادر رضا ربیعی

                                          بسم الله الرحمن الرحیم

آنقدر به جبهه میروم تا شهید شوم.

والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبُلنا

کسانیکه که در راه ماجهاد کنند از راههائی آنها را هدایت می کنیم

        در روز قیامت فرشتگان مرحبا گویان به استقبال مجاهدین راه خدا که با شمشیر بخـون آویخته از درب مخصوص (باب المجاهدین) وارد بهشت می شوند می روند و هر آنکه جهاد در راه خدا را درکنار امام عادل تــرک کنند لباس خــواری و ذلت پوشد و در زندگــی تنگدست و نیازمند گردد و دینش از بین برود. (پیامبر اکرم (ص)

     اینجانب رضا ربیعی فرزند سلمان متولد 1344 وصیتنامه خود را بدین شرح آغاز می نمایم.

خدایا هنگامیکه این نوشته را به عنوان وصیتنامه می نویسم بار گناه بر قلبم سنگینی می کند می دانم که من شایسته شهادت یعنی پیکاردر راه سرخ مردان پاک و مجاهدان جانباز نیستم اما به لطف و عظمت بیکران و بخشایش بی اندازه ات نامید نیستم .خدایا تو شاهد باش که من هدفی جز راه تو و راهی که خودت توسط پیامبر اکرم و امامان معصومت به ما نشان دادی ندارم و عشقی جز شهادت در راه تو .

      امیدم به تو است و غیر تو پناهی ندارم خدایا خودت میدانی که من از روی خودخواهی و یا برای غرور به جبهه نرفته ام بلکه هدفم اعتلای کلمه حق و رسیدن به لقای توحید بود.

وصیتی چند با مادرم: مادرم، نمیدانم با چه زبانی از تو تقدیر و تشکر نمایم. زبانی که هر گز در مقابل زحمات تو توانا در سخن گفتن نیست. نمیدانم چه بگویم اول باید این را بگویم که آن شیر پاکی که به من دادی حلالم کن و آن شب زنده داریها و آن بی خوابیهایی را که سرشب تا صبح کشیده ای حلالم کن مادرجان چونکه نخواستم در رختخواب بمیرم چون امام حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد نخواستم در غفلت بمیرم چونکه علی (ع) در محراب شهید شد. مادر جان اگر من شهید شدم همچون مادر وهب باش و بگو سری که در راه خدا داده ام. پس نخواهم گرفت مادرجان تقاضای دیگری که از تو دارم این است، همیشه بیاد امام باش و به تفرقه اند ازیهای دشمن جنایتکار گوش ندهید همچنان کوه در مقابل این مصیبت ایستادگی کن فرزندانم را خوب تربیت کن و مگذار که آنها به گمراهی بروند ، همچنانکه مرا نگذاشته ای.

اما شما برادرانم، امیدوارم که در مقابل چنین مصیبتی همچون کوه استوار بوده باشید گوش به فرمان امام بزرگوار بدهید و نگذارید که کافران از خدا بیخبر ضربه ای به انقلاب و قرآن ما بزنند. برادران، دعا را از یاد نبرید که بهترین تسکین دردهاست همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمن بین شما تفرقه نیاندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند.چنانکه پیامبر اکرم (ص) میفرماید: العلما ورثه الانبیاهمانا علما وارثین پیامبرانند پس به روحانیون مبارزو علمای خدمتگزار احترام نمائید و نکند خدای ناکرده بی احترامی کنید و آنها را ناراحت کنید.

      به مادرم صبر و دلداری بدهید و نکند به او بی احترامی شود و موجب ناراحتی مادرم گردد پس از یاد خود نبرید که مادرم را خوب نگهداری کنید و نگذارید ناراحت شود .

و اما شما خواهرانم : امیدوارم که رسالت زینب گونه راعمل کنید که دشمن از خدا بیخبر بین شما تفرقه نیاندازد . گوش بفرمان امام دهید مبادا در تشیع جنازه من گریه و زاری نمائید و صدای شما بلند شود و نامحرم صدای شما را بشنود و موجب ناراحتی بنده گردد. و از شما میخواهم که همچون کوه در مقابل مشکلات ایستادگی نمائید تا این دشمنان از خدا بیخبر از ایستادگی و مقاومت شما ترس و وحشت نمایند و سفارش دیگری که به شما دارم این است فرزندانم را خوب نگهداری کنید و نگذارید که از نبودن پدر ناراحت شوند آنها را به راه راست هدایت کنید به قرآن و اسلام آنها را آشنا سازید . همیشه بیاد خدا باشید وبه ذکر او مشغول باشید امیدوارم که سفارش بنده را بپذیرید

 و اما تو همسر عزیزم : امیدوارم که بنده را حلال نمائید که در طول این مدت که پیش شما بوده ام نتوانستم شوهر خوبی بوده باشم و اگر نتوانستم پیش شما باشم چونکه اسلام چنین اجازه ای را به من نمیداد که من در منزل بنشینم و قرآن و اسلام در خطر اجنبی باشد مظلومی زیر سلطه ظالم باشد اسلام چنین اجازه ای را به من نداده و نخواهد داد همسرم همچون کوه در مقابل مشکلات ایستادگی کن و مبادا سستی در کارهایت نشان بدهی که باعث نارحتی امام و خوشحالی دشمنان گردد فرزندانم را خوب نگهداری کن مبادا انها را ناراحت کنی همسرم ،فرزندم مهدی را آنقدر به اسلام و قران آشنا کن که همچون بلبل قران را بخواند و فرزندم فاطمه و نسیبه و حجاب    علاقه مند کن که دشمنان از خدا بیخبر از دیدن چنین حجابی ترس و خوف در بین آنها افکنده می شود مبادا سستی در این مورد نشان بدهید امیدوارم این نصیحتهای بنده را بپذیرید از شما جوانان و عضو گروه مقاومت اینچنین تقاضا دارم :

 جبهه ها را پر کنید و اسلحه افتاده برادرت را بگیرید مبادا در ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که امام علی (,) در محراب شهید شد . مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین (ع) با هدف شهید شد .

همیشه به یاد خدا باشید . و خدا را فراموش نکنید و دلهای خود را با خواندن قرآن آشنا کنید گوش به فرمان امام باشید لحظه ای امام عزیز را تنها نگذاریدتنها گذاشتن امام تنها گذاشتن اسلام است دعا و استغفار را از یاد خود مبرید ، از روحانیت مبارزو متعهد جدا نشوید در امام دقیق شوید سعی کنید عظمت او را دریابید و خود را تسلیم او سازید و اما شما پدران و مادران هم محلی خودم و امیدوارم که فرزندان خود را از جبهه رفتن جلوگیری نکنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب (س) را بدهید مثل خاندان وهب باشید جوانان را به جبهه ها بفرستید و اگر شهید شده اند جنازه انها را نگیرید و بگویید سری که در راه خدا داده ام پس نخواهم گرفت

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

 رضا ربیعی

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت‌نامه شهید کاظم اصغری

             بسم الله الرّحمن الرّحیم

    « یا ایها الذین امنو هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم . تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سیبل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون . یغفر لکم ذنوبکم ویدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکین طیبه فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم. ( سوره صف) »

بنام خداوند بخشنده مهربان

  «  ای کسانیکه ایمان آورده‌اید آیا شما را به تجارتی دعوت کنم که از ناراحتیهای دردناک نجاتتان دهد؟ ایمان به خدا و فرستاده او آورید و در راه خدا با مال و جان خود مجاهده کنید. این (برنامه) اگر آگاه باشید بهتر است. در این صورت خدا گناهان شما را می‌آمرزد.به سعادت جاودانة بهشت با همه نعمتهایش واردتان میسازد و این سعادت بزرگی است…»  

چه کنم این دل غمدیده تمنای تو دارد= چه کنم حرف دیگر یاد نداد استادم

اینجانب کاظم اصغری با شماره شناسنامة 874 فرزند هاشم با نام و یاد خدا وصیت‌نامه خود را بدین شرح می‌نویسم .

      با سلام و درود به سرور آزادگان حسین ‌بن علی (ع) و با سلام بر حسین زمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی که نور جاویدش در سرزمین مقدس و لاله زار ایران درخشیدن گرفت و می‌رود بر کل جهان پرتو افکند، رهبری که شرق و غرب را به لرزه انداخت، ابتدا خداوند کریم را شکر میکنم که مارا در این زمان آفرید و این شرایط را برای ما فراهم کرد که در جهاد اسلامی شرکت نمایم. دلم گرفت، غمگین و دل افسرده‌ام . علتش این است که شاید خداوند مرا نپذیرد، ولی موقعی که به اطراف نگاه میکنم و لطف و مرحمت و کـــرم خداوند را می‌بینم : امــیدوار می شوم و دلم آرام می‌گیرد.

      خداوندا برای چندمین بار دارم وصیت‌نامه می‌نویسم، احساس می‌کنم هر بار به تو نزدیکتر می‌شوم و امید دارم که این آخرین وصیت‌نامه‌ام باشد. خداوندا تو که از دلهای همه با خبر? و و م? دانی که من برای یاری و نیت و برای رضای تو به میدان آمده‌ام و هدفی غیر از این ندارم پس خداوندا مرا بپذیر و مرا شامل عفو و بخششت قرار بده، خداوندا آرزویم این بود که هر چه بیشتر و بهتر در راحت قدم بردارم و اگر توفیق آنرا داشتم شهادت را نصیبم بگردان ، پروردگارا من آمده‌ام تا آخرین قطره خونم از انقلاب حمایت نموده و با نثار جانم به دشمنان اسلام و قرآن نشان دهم که ما حاضریم مادران داغدار در سوگ عزیزان خود بسوزند ولی لطمه‌ای به اسلام و مسلمین وارد نشود. خدایا خجالت می کشم که با چه بروم و با چه اندوخته‌ای در این راه گام نهم، در این راه طولانی فقط و فقط به تو امیدوارم که تو رحمانی و رحیم.

    خداوندا این حال و احوالم را ببین و این سعادت را نصیبم کن ، من این راه را انتخاب کرده‌ام چون راهی است که علی‌اکبرها و قاسم‌ها انتخاب کرده‌اند و در نتیجه با آگاهی کامل برای حفظ و حراست از میهن اسلامی و دفاع در مقابل کفر و نفاق به فرمان حسین زمان پیر جماران امام امت به جبهه رفتیم و تا آخرین قطره خون که از رگها جاری است به فرمان امام در سنگر می‌مانم و مبارزه میکنم. تا اینکه یا شهادت فی سبیل‌الله نصیبم گردد و یا پیروز شویم ، خدایا از آن واهمه دارم که مبادا در مقابل دشمن بتریسم و پاهایم بلرزد و جزو سربازان تو قرار نگیرم در حالیکه زیر لب زمزم میکنم اللهم اجعل لی من جندک فان جندک هم الغالبون ، معبودمن چطور می‌توان زنده باشم و نفس بکشم در حالی که اکثر دوستانم به سویت پر کشیدند، بارالها تنها آرزویم از تو این است که هرگز در بستر نمیرم، هر جا که می‌میرم در راهت شهید شوم و امیدوارم که مرگ من و خون ناچیز من بتواند کمکی برای پیشبرد اهداف عالیه انقلاب اسلامی در نهایت پیروزی اسلام بر تمامی کفر در جهان باشد.

     وصیت من به جوانان و نوجوانان در حال تحصیل این است که همراه تحصیل علم ،تزکیه نیز باید باشد زیرا علم بدون تزکیه از همه چیز خطرناک تر است. لذا توصیه من به دانشجویان و دانش آموزان اینست که به جبهه بیایند تا به تزکیه نفس خود بپردازند                                  زیرا جبهه بهترین جا برای این منظور است من برای گمراهان و مجرمان و کسانی که در خط امام نیستند و وقت خود را به بیهود گی تلف می کنند توفیق پیروی از دستورات نجات بخش اسلام و اطاعت از امام خمینی را از درگاه خداوند هدایت کننده خواهان و خواستارم و امیدوارم که این امر را درک کننند که این دنیا نتیجه ای جز پشیمانی و نابودی نخواهد داشت. و ای رفتنی ها بفکر رفتن باشید و خود را برای روزی که مادر با این همه مهربانی و دلسوزی به فرزند خود نگاه نمی کند، آماده کنید تا زاد و توشه ای برای مسافرت اخروی خود داشته باشید.

      ای امت مسلمان، هنگامیکه واقعه عاشورا را برای شما عرض می کنند میگوئید اگر ما در کربلا بودیم فلان کار را می کردیم. حالا که وقت آن رسیده پس در بسیج شرکت نمائید و وارد جبهه های حق علیه باطل شوید و به یاری دین خدا شتابید و قدر امام عزیزمان که ما را به راه راست راهنمایی نموده بدانید و اینطور مثل ماهی نباشید که چون در آب زندگی می کند قدر آب را نمی داند ولی وقتی وارد خشکی شد قدر آب را می داند.

     برادران بسیج و انجمن! شما بحق بازوی ولایت فقیه هستید چون رسالت سنگینی بر دوش دارید و آن رسالت به گفتة امام رسالت انبیا است. برادران! رسالت انبیا همان تبدیل یک انسان مادی و نفس پرست خونخوار به انسان الهی و خداپرست است پس شما باید این رسالت را بخوبی انجام دهید و اگر انجام ندهید مدیون هزاران شهید هستید.برادران! بهترین جا برای انجام رسالت مسجد است و به گفته امام، مسجد سنگر است پس شما این سنگر را حفظ کنید زیرا اسلام در طول تاریخ از خالی شدن مسجد ضربه خورده. برادران! شما با درسی که از مکتب و اسلام و شهدا گرفته اید صراط مستقیم را طی کنید و یک لحظه از انجام فرمان پیر جماران گوتاهی نکنید. امام را تنها نگذارید زیرا امام الگوست و رهرو ی راه پیامبران و امام معصوم است.

    پدر و مادر گرامی ام نمی دانم چه درباره شما بگویم زیرا من ذره ای از زحمات بی شمار شما را نتوانستم جبران کنم لذا قبل از آنکه مرا دفن کنند مرا بخشید و اگر این سعادت به من روی آورد نمی گویم گریه نکنید ،هرچه دوست دارید گریه کنید ولی آرزوی من اینست که گریه تان گریه شوق باشد نه گریه غم و نه گریه ورشکستگی، زیرا غم شما، اثر منفی برمن خواهد گذاشت تا از لذت دیدار معبود فیض کامل نبرم. خوشحال باشید که چنین فرزندی را تربیت کردید و در راه اسلام فدا کردید و آگاه باشد که در روز قیامت سر بلند هستید توصیه ام اینست که صبر و حوصله و شکر خدا را داشته باشید و به یاد آیه شریفه انا الله و انا الیه راجعون بیافتید.

     خواهرانم، مرا عفو کنید اگر ناراحتی از من دیده اید . حجابتان را رعایت کنید زیرا حجاب شما کوبنده تر از خون سرخ من است و مثل کوه، صبر و استقامت داشته باشید به مادرم دلداری دهید در ضمن به برادرانم خدمت در راه اسلام و به خواهرانم ادامه راه زینب و به همگی رشد و آگاهی و اندیشه و تفکر اسلامی توصیه می کنیم.

در پایان از کلیه دوستان و فامیلها و آشنایان انتظاردارم اگر ناراحتی از من دیده اند و یاغیبتی کرده ام، مرا ببخشند و مرا حلال کنند .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار (3)

رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان

خدایا خدایا زیارت کربلا نصیب ما بگردان

مجروحین و معلولین  شفا عنایت فرما

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه طلبه شهید شعبان سروی

                     بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

رفتی که از کوثر شراب عشق نوشی    رفتی که دیبای شرف بر تن بپوشی

زهرا تو را در پیشگاه حق شفیع است    آنجا ترا ای برادر مقام بس رفیع است

« انما المؤمنون الذین آمنو بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم ف? سبیل الله اولئک هم الصادقونِ»6

قرآن کریم که در سوره حجرات می فرماید: بدرستی که مومنان آنهائی هستند که به خدا ورسولش ایمان آورده و شک نمی کنند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد می نمایند آنها مومنان صادق می باشند.

       آری مومنان واقعی آنهائی هستند که با بادی بهر طرف کشیده نشوند و هنگام آزمایش شده نگویند خدا بر ما غضب کرده و اگر مال و منال زیاد پیدا کرده نگوید این من بودم که عقل و هوش بسیار داشته و این زندگی من بود که اینقدر خوشبخت شده ام بلکه هم بلا و سختی و هم نعمت و آسانی را برا? خود آزمایش و امتحان و همه چیز را از خدا بداند و قتی که خداوند در آیات گوناگون و متعدد از قرآن بحث جهاد به میان می کشدو جهاد را بعنوان واجب و فریضه بیان می فرماید: حال گاه? بطور صریح می فرماید: و قاتلوهم حت? لا تکون فتنه

و گاهی قائل شدن بصورت اجرو مزد زیاد برای جهاد و جهادگران می فرماید . والذین آمنو ا و هاجروا و جاهدوا ... و گاهی می فرماید آنهائی که در جهاد با خدا کشته شده اند زنده و مرزوق درگاه خداوند هستند و در آیه دیگر از افرادی که شهادت را فانی شدن و از بین رفتن می دانند مذمت می کند مثل آیه و لا تحسبن الذین قتلوا ف? سبیل الله .... و گاه? م? فرماید که ما خریدار جان شما میباشیم ان الله اشتر? من المومنین انفسهم و اموالهم .....

آری عاشق باید خود را بسوزاند تا با سوخته شدن خود محفل دیگران را روشن نماید و با کشته شدن خود همانند حسین بن علی فردا? اسلام را زنده کند.

با درود و سلام به محضر بزرگ منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله (عج) و به نائب بر حقش رهبر کبیر انقلاب و قائم مقام رهبر? امید و امت امام آیت الله منتظری و سلام به خانواده های شهدا و اسراء مفقودین و مجروحین و معلولین و به خدمتگزاران به انقلاب و اسلام از مسئولین و مامورین موظفین و ارگانهای انقلاب اسلامی آنهائی که تمام وجودشان را در اختیار اسلام گذاشته و خدمت می کنند امید است اعمالی که همراه با نیات خالص شما می باشد مورد رضا ء خداوند قرار گیرد. و همیشه در خدمات خود موفق بوده باشید و خداوند شما را از بندگان خالص خود قرار بدهد. ان شاءالله+

     بنده بنا به وظیفه از آنجائی که با آغوش باز شهادت را قبول کرده ام و به طرف آن هجرت نموده ام وصیتی را در چند سطر متذکر می شوم باشد که خداوند با این تذکرات مرا و هم شما را از گمراهی و غفلتها باز دارد. بنده چیز جدیدی ندارم بگویم و نباید هم که بگویم چرا که تمام اینها را انبیاء و اولیاء خداوند متعال به ما گفته اند و ما آنها را خدمت شما متذکر می شویم. در قرآن آمده است که متقی باشید. و راه تقوی و پرهیزگاری را پیشه کنید و از گناهان که موجب سقوط می شود حتی انسان را به جائی می کشاند که از چارپایان حتی از سگ و خوک پست تر می شود خودداری کنید اما متاسفانه افرادی داریم انگار که خداوند خلق و خوی ملکوتی فرشتگان را به او نداده انگار او از صفات انسانی اصلا برخوردار نیست انگار او با حیوان هیچ فرقی ندارد. هنگامیکه شکمش سیر باشد خوشحال است اگر چه در افریقا هزاران نفر در اثر گرسنگی جانشان را از دست می دهند حتی اصلا بجز فکر غذا و مسکن بفکر هیچ چیز دیگر نیستندواگر دنیا بسوزد آبی از حوضش نمی جنبد فقط دنبال هواهای نفسانی می باشد با مسجد و منبر دشمن است با اخلاق نیک و خلق نیکو متنفر است چشمش از هیچ گناهی بسته نیست و زبان او از هیچ غیبت و دروغ و تهمت و آبرو ریزی بسته نیست زبانش از صوت قرآن و ذکر خدا تهی و گوشش به شنیدن غیبت خو گرفته و کسی را به اسم خوب صدا نمی زند دیگران را مسخره می کند و حال اینکه دم از مسلمانی می زند در صورتی که خداوند همه این خصائص را در قرآن مذمت کرده است نمی دانم با این وضع انسان از دست چه کسی بنالد از دست ضعیف الایمانها، از دست مقدس نماها و یا از دست منافقین و یا از دست مشرکین وقتی  ماخود مشرک باشیم و به غیر از خدا توکل کنیم دیگر چه رسد به کسانی که هدف و مقصود او کفر ورزیدن به خدا و سست کردن پایه و اساس اسلام و آرمانهای اسلام است تکیه سخنم بیشتر با جوانانی است که هنوز از خواب غفلت بیدار نشده اند آری زمان می گذرد بطوری که انسان نمی تواند تصور آن کند پس مبارزه برای آن، جبهه است برادران عزیز امروز ما از هر طرف دشمن داریم در درون خود در محل و شهر خود و همچنین در میان کشورهای شرق و غرب به قول شاعرک« مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید .»

     امروز وظایف ما از هر روزی خطیرتر و مهمتر است و حاصل باری سنگین تر از هر وقت دیگری باشیم و مسلماً کار بزرگتر مشکلات بیشتری را در بر دارد0

ای آنهایی که در این مشکلات نق می زنید شما را مردم می شناسند شما کسانی هستید که نمی خواهید بار بزرگ انقلاب را به دوش گیرید زیرا در مقابلتان افرادی هستند که در جبهه های جنگ و در پشت جبهه خواب شیرین را از چشمان خود زدوده و گرسنگی و مشکلات را به جان می خرند و پدران و مادران پیرو برادران و خواهران صغیر خود را رها کرده و با تمام وجود خدمت می کنند و کوچکترین احساس خستگی و کسالت نمی کنند ولی کسانیکه در این جهاد و قیام ککشان نمی گزد همیشه نق می زنند و چرا من و برای چه می گویند اما ای آنهایی که در تشییع جنازه ام شرکت کرده اید و هنوز به جبهه نیامده اید و یا کمکی نکرده اید و در هر مکان و مجلس نق می زنید به انقلاب و مسئولین بدبین هستید و به بسیجهای عاشق و جان بر کف تهمت می زنید خجالت نمی کشید؟! تا کی نمی خواهید حق را قبول کنید لحظه ای فکر کنید و سلاح آتشین و جنازه خون آلود من در خاک گلگون شلمچه منتظر شماست پس برخیزید که لحظات حساس زندگی خود را می گذرانید و در ضمن من به این خاطر وصیت نامه ننوشتم که شما بگویید فلانی وصیتنامه خوبی نوشته من وصیت نامه را به این خاطر نوشتم که شما لحظاتی روی وصیت نامه ام فکر کنید و دلیرانه وارد میدان عمل شوید نه اینکه در گناه، دلیر باشید و دلیری کنید طوری که وقت پشیمانی و راه توبه کردن را بر خود ببندید و با اینکه دل به گناه اشتیاق ندارد ولی زبان و گوش و اعضاء بدن به گناه خو گرفته وترک برای آن و خودداری از گناه ممکن نباشد.

     شمائی که در ایام محرم در حسینه ها جمع می شوید اینطور نباشید که فقط سنگ عاشقی حسین را به سینه بزنید بلکه واقعاً عاشق باشید و اگر واقعاً عاشق حسین هستید ندای هل من ناصر ینصرنی حسین امروز با صدای بلند از زبان نائب بر حق امام زمان به گوش می رسد. پس برخیزید و به خود آئید که وقت تنگ شما به سرعت در حال سپری شدن است بیائید نفستان را مطمئن کنید و خود را مصداق آیه یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه... قراردهید و بسوی پروردگار خود رجوع کنید.

    اما سخنم به مسئولین و انهائی که مردم روی آنها حساب می کنند این است که کاری نکنیدکه مردم را از اسلام و انقلاب دلسرد کنیدچرا افرادی هستند که این چنین می باشند حال بعضی با علم وآگاهی اسباب دلسردی می شوندکه آنها را باید خداوند هدایت کنداما آنهایی که از روی بی توجهی بعضی از کارها را انجام می دهندشما خود می دانیدکه یا باید مسئولیت را قبول نکنیدو یا شغل و کاری که شما را مسئول می کنند، اگر توان آن را ندارید قبول نکنید واگر قبول کرده اید باید در کار خود کوشا باشید اما آنهائی که مقام پرست و پول پرست و دنیا طلب و با لگد کردن حق مردم قصد دوست گرفتن و رفیق گرفتن را دارند باید بدانند که این کارشان دوام نخواهد داشت بزودی از دست آنها گرفته و به صاحبان اصلی برگردانده می شود و یا اگر بدون مسئولیت است از جامعه طرد می شود امام صادق می فرماید : یکون لنا زینا لا تکون لنا شیئاً یعنی

برای ما زینت باشید نه اینکه ننگ و نفرت برای ما باشید لذا از پیام رهبر عزیز درس گرفته و همیشه دنبال رو امام بوده باشید و گروههای مرموز موجود در جامعه را که رو به فنا و نابودی می روند شناخته و با امر به معروف و نهی از منکر و با روش صحیح خود مسئولین و خادمین به انقلاب را یاری کنید در آخر به پدر و مادر و خواهران و برادران عرض می کنم که گریه منافات با راضی بودن رضای خدا ندارد ولی سعی کنید که عاطفه شما موجب ناراضی بودن به رضا ی خداوند نشودو از زحمتکشان نسبت به خودم و انقلاب تشکر می کنم و امید دارم که پیامبران و ائمه اطهار در روز قیامت شفیع شما باشند من از پدر و مادر و از معلمین و مدرسین و از رفقا و برادران و خواهران و کسانی که با بنده سروکار داشته و در سازندگی و راهنمائی بنده نقش داشته اند تشکر میکنم0

    خدایا ترا شکر که راه را به ما نشان داده ای و ما را مقاوم در هدف کرده تا با آخرین نفس برای یاری دین تو بکوشیم0

                                                                                                                وفقکم الله ان شاءالله

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه طلبه شهید حامد سروی

          بسم الله الرحمن الرحیم

     قال الله تعالی فی کتابه:«الذین آمنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون». آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند در راه خدا به اموال و جانهای خویش جهاد کردند مقامشان نزد خداوند بلند است و آنان رستگارند.5 ( قر آن کریم )

         خدایا! تو شاهد باش که بندة گنه‌کار این راه را آگاهانه و با چشم بصیرت پیدا کردم و این راه { را که}همان راه انبیاء و مرسلین و ائمه اطهار می‌باشد انتخاب کردم.

         بخدا قسم لذت و شیرینی شهادت حتی اگر تکه تکه شوم و بدنم پودر و متلاشی گردد نزد من خوشتر است از بهترین لذت این دنیای فانی و بهترین افتخارم اینست که شهادت نصیبم گردد که در انتظارش هستم .

       السلام علیک یا ابا عبدالله! اگر در صحرای سوزان و گرم کربلا ( سال 61 هجری )کسی نبود که یاری تو پسر فاطمه نماید؛ ولی اکنون که بیش از 1300 سال از آن واقعه جانسوز می‌گذرد عاشقان قبر شش گوشه‌ات در ایران زمین، ندای هل من ناصر ینصرنی پیر جماران را لبیک گفته و پروانه وار گرد شمع وجود این نائب امام زمان می‌گردند تا با شهادت خویش به وصال حق برسند. روز عاشورا پسر فاطمه فرمود: ( ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی ... سیوف خذینی ) اگر دین جدم پیغمبر بپا نمی‌شود مگر با ریخته شدن خونم، پس ای شمشیرها مرا در میان گیرید ما هم ازمولایمان درس گرفتیم ومی‌گوئیم: اگر پرچم «لا اله الاالله» در سراسر گیتی بر افراشته نمی‌شود مگر با کشته شدن ما، پس ای سلاحهای مدرن جهان که در اختیار مزدورشرق و غرب، صدام جنایتکار هستید، ما را تکه تکه کنید.

        رفته‌ام به جبهه تا سلاح بر زمین افتاده برادرانم را بر دارم؛ برادرانی همدرس و هم لباس، چون داودی‌ها و پسر عموی عزیزم عباس، نمیدانم در این راه آیا شهادت نصیبم می‌شود تا در بهشت برین که وعده تخلف ناپذیر خداوند است همنشین این عزیزان شوم .

          سخن و پیامم به امت حزب الله این است که به ندای امام عزیز پیر جماران_ که پیام او مضمون و متن کلام خداست- اطاعت کنند و با جان و دل در راه او -که همان راه حسین زهرا است- کوشا باشند .

         واما ای پدر و مادر عزیز و گرامی ام سلام علیکم، آفرین بر شما که توانستید فرزندی بزرگ کنید و برای اسلام و در راه خدا فدا کنید. انشاءالله این هدیه ناقابل شما را باری تعالی قبول کند و من شرمنده‌ام که نتوانستم برای شما کاری انجام بدهم. پدر جان! از شما خواهش می‌کنم که مرا حلال کن و تو ای مادر پر مهرم! از من راضی باش که واقعا برای من زحمت کشیدی و مرا بزرگ کردی و درود بر دیگر مادران شهیدان، مادرم از شهادتم ناراحت نباش و گریه نکن ومرا حلال کن. و ای خواهرانم شما مثل زینب وارباشید و سنگر شما حجاب است.

 و ای برادرانم! در سنگر علم و جهاد فعالانه بکوشید و به برادرم صالح سفارش می‌کنم بعد از اتمام تحصیل دبیرستان به درس طلبگی علوم دینی که راهم بوده ادامه دهد.

 

والسلام علی عبادالله الصالحین

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه شهید ذبیح الله ربیعی

                                 بسم الله الرّحمن الرّحیم

آنکس که ترا شناخت، جان را چه کند  =   فرزند وعیال و خانمان را چه کند     

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی       = دیوانة تو هر دو جهان را چه کند

     با سلام وتحیات الهی فراوان به روان پاک ومقدس شهدای اسلام از کربلای حسین(ع) تا کربلای ایران وسلام بررهبر انقلاب امام خمینی اینجانب ذبیح الله ربیعی فرزند رمضان متولد 1350 انگیزه ام از آمدن به جبهه، لبیک به ندای امام وآزادی کربلا می باشد . با نام ویاد خدا وصیتم را شروع میکنم .وصیتم به امت حزب الله وهمیشه در صحنه این است که امام را تنها نگذارید وتا این جنگ ادامه دارد در صحنه حضور داشته باشید وامید به خداداشته باشید وبرای خدا کار کنید چون کسی برای خدا کار کند همیشه پیروز است .

     چند کلامی با مادرم وپدرم ،می دانم که برای من رنج زیادی متحمل شدید وآرزوی دیدن دامادی من را داشتید اما مادرم، من چطور می توانم ساکت بنشینم که همچون محمود توکلی ها در حجله دامادی بودند اما به جبهه رفتند و شهید شدند چطور می توانم ساکت بنشینم که اسلام ما دین ما شرف ما در حمله دژخیمان ضد اسلام قرار میگیرد! نه نه من راهم را یافتم من به سوی مرگ می روم، مرگ مردانه، نمی توانم ببینم که مرگ، سراغم بیاید وچه بهتر در راه خدا شهید شوم . پدرم، می دانم رنج فراوان کشیدی و می خواستی که من عصای دست تو شوم اما چه کنم که خداوند مرا طلبید . باور کن دلم همچون کبوتری است که در قفس است وآنقدر پروبال می زند تا از قفس رهایی یابد مرا ببخشید که از شما اجازه نگرفتم واز شما ودیگران خداحافظی نکردم باشد که خداوند لیاقت شهادت را به من بدهد و گناهم را ببخشاید اما شما برادرانم نگوئید که به ما چه ربطی دارد که جنگ است یا نه ،الان در این برهه از زمان بر هر جوان مسلمانی واجب است که به جبهه رود واگر به جبهه نرود خدا لباس ذلت بر تنش می کند وبه شما برادرانم می گویم که در خدمت اسلام باشید همچنانکه بودید وهستید وشما خواهرانم، حجاب زینبی خود را حفظ نمائید که تنها آبروی یک زن مسلمان حجاب است نه زینت .  در پایان از برادران انجمن و پایگاه محل میخواهم که هیچوقت وحدت و برادری خود را از هم جدا نکنید چون با کوچکترین تفرقه در میانتان منافقان سوء استفاده می کنند و سعی می کنند تا شما را از هم بیشتر جدا سازند واز همه شما می خواهم که مرا ببخشید اگر عملی نسبت به شما بود حلالم کنید وصیتم را خاتمه می دهم با ذکر« خدایا خدایا ستارگان که رفتند خورشید را نگهدار» .

خدایا اگر لیاقت شهادت را داشتم مرا با شهدای کربلا محشور بگردان.

خرداد ماه 27/5/65 والسلام   ذبیح الله ربیعی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما .

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه طلبه شهید عباس سروی    

بسم الله الرحمن الرحیم

      بنام خداوند شهیدان که نیایشش تسکین قلب است و نورانی شدن روح، و با سلام و درود به تنها امید مستضعفان بعد از الله، مهدی موعود (عج) یگانه منجی عالم بشریت که انشاء الله با ظهور خود، ستمدیدگان و زجر کشیدگان را از زیر یوغ مستکبران و ستم گران نجات خواهد داد و این آیة خداوند کریم ، در قرآن حکیم به تحقق خواهد پیوست که به راستی مستضعفان، وارثان زمین‌اند و با سلام ودرود به نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، این ابر مرد تاریخ از تبار ابراهیم و از سلاله پاک پیامبران و فرزند زهراء و زاهد شب و شیر]غرنده بر[مستکبران و ابر قدرتهای جهان که به درستی خمینی تنها ابرمردی بوده که توانسته با شجاعت و صراحت کامل بگوید: امریکاهیچ غلطی نمی تواند بکند. تنها رهبری بود که در جهان توانسته انقلاب به این بزرگی را رهبری کند، بدون اینکه لغزشی به طرف امپریا لیسم غرب یا سوسیالیسم شرق داشته باشد و با هوشیاری، ملتی را که 2500 سال زیر یوغ حکومتهای استبدادی و شاهنشاهی بود برهاند و بسوی نور و حکومتی توحیدی هدایت نماید.

         با سلام و درود بر شهیدان دشت‌های تفتیده جنوب ایران که با نثار گرامی‌ترین کالای خود؛ یعنی جان را در طبق اخلاص گرفتند و جان را با معبود خویش معامله کردند؛ چه معامله‌ای که هیچ زیانی در آن نیست البته اگر خالصاً و بدون هیچ نوع نیت شیطانی باشد. شهیدان عزیزبا اهداء خون خویش آزادی {و} استقلال جمهوری اسلامی را برای‌مان به هدیه آوردند .خدای نکرده نباشد روزی که ما بخواهیم ازاین خونهای شریف که از حلقوم برادران از صحرای گرم جنوب و کوههای سر به فلک کشیده غرب ریخته شد خیانت کنیم.و با سلام و درود به مجروحین و معلولین که در سنگرهای عشق حماسه رفتند به قصد اینکه جان بی مقدار خویش را فدای راه بزرگشان کنند اما خدا خواسته که آنان زنده بمانند و تا آخرین قطره خونشان برای حفظ و نگهداری انقلاب بکوشند و اینان شهیدان زنده اند 

       سلام و درود بر رزمندگان حماسه آفرین جبهه‌های حق علیه باطل؛ این زاهدان شب و شیران غرنده روز که در جبهه های نور علیه ظلمت حماسه‌ها می آفرینند.

      و با سلام و درود به خانواده‌ بسیار فداکارم مخصوصاً پدر و مادرعزیزم که مرا به این مرحله رسانیدید که تنها مکان خودسازی و پاکی از هر زشتی دیروز را در دل سنگرهای تاریک جبهه ببینم هر چند سنگر تاریک است، ولی روح همسنگران نور افشان دلهاست و انسان را از دل سنگر بسوی خدای خود سوق می دهد و انسان حجله دامادی خود را می بیند و مثل پرنده می‌خواهد به معراج معبود خویش برود و آنگاه که انسان خسته و کوفته از جنگ روز بر می‌گردد و شبانه وقتی بطرف معبود می ایستد و به درگاه خالق نیایش می کند تمام خستگی روز از تنش رخت بر می‌بندد و روحش به مکان دیگری جز سنگر به پرواز در می آید.

        من اگر نزدیکترین راه برای رسیدن به خدا را بدانم همان را انتخاب خواهم کرد. شما عزیزان را والاتر و متدین‌تر از آن می‌دانم که شما را ارشاد یا راهنمایی کنم فقط تنها سفارشی که دارم این است که دامن رهبر را رها نکنید و سنگر را خالی نگذارید.

         خدمت پدرم سلام عرض می‌کنم امیدوارم که مرا ببخشید که فرزند خوبی نبودم البته شما بودید که مرا راهنمایی بسوی خداو خالقم کردید .

ای مادر عزیزم! از شما عذر می خواهم انشاءالله مرا حلال کنید اگر خبر شهادت مرا شنیدید بی‌صبری و و بی تابی نکنید . و به خواهرانم سفارش می‌کنم که حجاب اسلامی را رعایت کنند که حجاب آنها از خون من مهم‌تر است و برادرم یوسف.

 در پایان از همه دوستان و آشنایان معذرت می‌خواهم که بنده را حلال کنند.

 والسلام

 عباس سروی

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه شهید سبحان رنجبر

              بسم الله الرحمن الرحیم

 پس از اقرار به وحدانیت خدا وند سبحان و نبوت خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص)و اعتقاد قلبی به روز جزا و امامت داوزده امام علیهم السلام  اینجانب سبحان رنجبر فرزند عبدالله در کمال صحت و سلامت عقلانی و جسمانی وصیت نامه خویش را به شرح ذیل الذکر می نویسم

 بنده بنا به وظیفه شرعی و دینی خود و دفاع از اسلام و قرآن پا به عرصه جهاد و شهادت گذاشته و به این انتخاب افتخار می کنم . اگر چنانچه در این راه شهادت نصیب بنده شد از بازماندگان ، خصوصا پدر و  مادر و همسر و فرزندانم می خواهم که صبر پیشه کنند و با توکل به خدا برای پیروزی اسلام و مسلمین قدم بر دارم . و تمامی حرکات سکنات خویش را منطبق بر ارزشهای اسلامی و رضایت باریتعالی قرار دهند. همسرم در تربیت فرزندانم تلاش نموده و ان شا ا... بگونه ای تربیت شوند که برای جامعه اسلامی فرد مفیدی واقع شوند از پدر و مادر و همسرم تقاضا دارم که اگر نتوانستم دین خود را نسبت به آنان انجام دهم با بزرگواری خویش مرا مورد عفو و بخشش قرار دهند . از همه کسانی که به نوعی  به گردنم حق و حقوقی داشته و نتوانستم  ادای دین کنم پوزش می طلبم . از همه مومنین ومومنات استدعا دارم که در حق بنده دعا کنند و از خداوند عزوجل بخواهند که مرا در زمره شهدای صدر اسلام قرار دهند . به امید روزی که مهدی موعود (عج) بنا به اذن پروردگار جهانیان ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد نماید و مستضعفین وارثین واقعی زمین شوند  ایام عزت اسلام و مسلمین مستدام باد .       بنده حقیر و عاصی سبحان رنجبر

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

  وصیت نامه طلبه شهید عباسگدا( علی) داودی

                                    بسم الله الرحمن الرحیم

      الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان امیرالمومنین علیاً ولی الله.

      ای خدای بزرگ! من گواهی می‌دهم بر یگانگی شما و گواهی می‌دهم که محمد (ص) فرستاده شماست و گواهی می‌دهم که علی (ع) خلیفه و جانشین شما در زمین است.‌ خدایا! تو را شکر می‌کنم که مرا هدایت کردی تا راهی را انتخاب کنم که شهیدان ما و پیامبران و انبیاء انتخاب کردند بار خدایا تو را شکر می کنم که جانم را برای اهداف و پیشبرد انقلاب عزیزمان از دست دادم که انقلاب ما یک امانتی است از طرف تو، ورهبری به ما دادی که از نعمتهای عظمای شما می باشد و ما هم شکر گزار این نعمت الهی هستیم، خدایا! من خاضعانه از تو می خواهم اول گناهان مرا ببخشی بعد شهادت واقعی رانصیبم بکنی ، بار خدایا! از تو می خواهم در وقت جان دادن، حسین عزیزرا برسان که سرم را به بالین بگیرد _ان شاءالله‌  .

         با سلام و درود بر مهدی موعود یگانه منجی عالم بشریت و سلام و درود بی پایان بر پیر جماران امام امت و سلام و درود بر خانواده های معظم شهدا و درود و سلام بر شب زنده داران پیروز.، اینجانب کوچک همه شما عباسگدا (علی) داودی فرزند قدرت، متولد 1344 خواستم خدمت شما عرض ارادتی کنم که امیدوارم مرا ببخشید. اینجانب وصیت خود را با چند نکته کوتاه شروع می‌کنم و بعد به پایان می رسانم. اول وصیت به ملت مسلمان، ای ملت مسلمان! الآن موقع آزمایش وامتحان است الآن ندای هل من ناصر حسینی از جماران بگوش می‌رسد چرا ؟ چون او پرچم حسین عزیز را به دوش کشید و ما را از گمراهی نجات داد . ای ملت عزیز ای شماهایی که وقتی محرم می شود به سر و سینه می زنید و حسین حسین می‌گویید حسین هدفش چه بود آیا غیر از الله چیز دیگری بود؟ آیا غیر از پیاده کردن اسلام چیز دیگری بود؟ ای شماهایی که هنوز در خواب غفلت فرو رفتید و نمی‌دانید به این انقلاب چه می گذرد ای شمایی که پیش خود می گویید حسین جان! ای کاش ما بودیم و آنجا ترا یاری می‌کردیم الان که شما می بینید اسلام احتیاج به خون دارد و اسلام دارد از ایران عزیز ما رشد می‌کند و دشمنان از هر طرف به ما هجوم می‌آورند آیا دشمنان هدفشان خاک ایران است یا از بین بردن اسلام؟ آیا شما دوست ندارید که به کربلا کنار قبر شش گوشه حسین بروید؟ آیا شما راضی هستید که قبر حسین حتی چراغ نداشته باشد؟ و زوّار به زیارتش نروند پس اگر دوست دارید به کربلا بروید چرا کمک نمی کنید انقلاب را؟ چرا فرزندانتان را به جبهه نمی‌فرستید؟ چرا بعداز رفتن بعضی از برادران بسیجی به جبهه پشت سرشان می گویید که آنها برای پول رفتند؟ آیا شما می خواهید بگویید من برای پول به جبهه رفتم؟ خیر، خدا می داند من خودم آگاهانه راهم را انتخاب کردم و دنبال شهادت رفتم و این افتخار من است و افتخار پدر و مادر من که چنین فرزندی تربیت کردند و برای اسلام و انقلاب اسلامی از دست دادند و همیشه سربلند هستند هم در این دنیا و هم در آخرت. در آخر به شما عرض می کنم که اگر مرا دوست داشتید من وصیتم این است که بعد از شهادتم اسلحه‌ام را بردارید و به یاری اسلام بشتابید، دین خدا را یاری کنید تا خدا هم شما را یاری کند.

        اما وصیتی دارم به برادران بسیجی‌وجان بر کف. شما ای برادران! بخداقسم وظیفه شما خیلی سنگین است شما هم در داخل شهر و هم در جبهه جنگ باید آماده باشید که دشمن می خواهد دین ما را از ما بگیرد و اسلام را از بین ببرد ای برادران بسیجی! شما موظفید به ندای هل من ناصر رهبر عزیزمان لبیک گویید و هر وقت جبهه‌ها احتیاج به نیرو داشت به جبهه بروید. گوش بفرمان امام عزیز باشید این امام بود که ما را از گمراهی نجات داد و اسلام را به ما معرفی کرد. بعد از شهادتم باید راهم را ادامه دهید، نگذارید اسلحه ام بر زمین بماند وسعی کنید برادران بیشتری جذب گروه مقاومت کنید، آنها را به جبهه نبرد بفرستید و نگذارید که یک وقت جبهه، احساس کمبود نیرو کند، برادران! هر چند حقیر نتوانستم آنطور باید وشاید به پایگاه کمک کنم من آرزو داشتم در آینده بتوانم برای انقلاب و ملت عزیز زحمت بکشم؛ ولی از آنجا که جبهه احتیاج به نیرو دارد و شهادت به استقبالم آمد من هم آن را در آغوش گرفتم و به استقبالش رفتم. در آخر وصیتم ،از شما طلب بخشش می کنم که باید مرا ببخشید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

خدایا خدایا رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان

به امید پیروزی رزمندگان اسلام و زیارت قبر ابا عبدالله الحسین

مورخ 27/12/64 در لشکرعلی ابن ابیطالب قم منطقة جنوب

عباسگدا (علی ) داودی

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه برادر شهید حبیب صادقی

                             باسم رب اشهداء و صدیقین     

وصیتی کرده به من عزیز همسنگرم = که من شهید اگر شدم بگو تو با مادرم

طلب نمائید از خدا سلامت رهبرم  =    گریه مکن مادر من با رفقا می رویم

     با درود و سلام به آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام امت خمینی بت شکن این پیر جماران این حسین زمان (ع) و با درود سلام به شهدا از صدر اسلام گرفته تا به حال که با خون گرمشان درخت اسلام را ابیاری کردند وصیت خودم را از آنجائی شروع می کنم که خداوند در قرآن آیه با المجاهدین را آورده است که درروز قیامت فرشتگان مرحباگویان به استقبال مجاهدین راه خدا که با شمشیر به خود آویخته از درب مخصوص وارد بهشت می شوند و می روند و هر آنکه جهاد در راه خدا را به همراه امام عادل  ترک کند لباس خواری و ذلت پوشیده و در زندگی تنگ دست و نیازمند گردد دینش از بین برود ای خدای مهربان من گناه زیادی کرده ام تو با بخشندگی خودت مرا ببخش انسانی که مومن باشد از مرگ و شهادت نمی هراسد همانطوری که امام صادق (ع) می فرماید: مرگ برای انسانهای مومن و با تقوا مانند پریدن مرغ از قفس یا بیرون آوردن گوهری از صندوقچه است. پس هدف ما خدا است و غیر از خدا چیزی دیگری نیست پس شما ای منافقین کوردل شماها ای که به بسیجیان عاشق خدا تهمت و ناروا می گویید و می گویید بسیجیان برای پول به جبهه می روند یا برای مقام به جبهه رفتند لعنت خدا بر شما منافقین کور دل باد که به بسیجیان چنین تهمت می زنید خداوند متعال از سه کس به ملائک می بالد

1- اذان گو در بیابان بی آب و علف

2-  نماز شب خوان به تنهایی در حالی که در سجده بخواب می رود و به مردی که در میدان جهاد در حالی که همراهانش رفته اند می جنگد تا شهید بشود من از شما برادران و خواهران حزب الله می خواهم مسجد را خالی نکنید مسجد سنگر است باید همه شما این سنگر را حفظ کنید سخن دیگر من این است ولی فقیه خودتان رابشناسید چون پیامبر (ص) می فرماید هر کس ولی فقیه خود را نشناسد وقتی که مرد بعنوان بی دین و کافر شناخته شده است اما سخن دیگر من در مورد پدر و مادرم این است که ای مادر عزیزم من خودم رنج و زحمت شما را حس کردم و فهمیدم اما چه کنم من یگ امانتی هستم در دست شما که یک روزی شما باید این امانت را به درگاه خداوند تحویل بدهید. مادرجان سختی های شما زیاد است خداوند در قرآن می فرماید ما انسان را در رنج و سختی آفریدم(( ولقد خلقنا الانسان فی کبد)) مادرم، وقتی که من شهید شدم گریه برایم نکن، دشمن از ضعف شما سوء استفاده می کند . مادرجان دعا کنید ما به جائی برسیم که شما را در آن دنیا شفاعت بکنیم سخن دیگرم در مورد پدرم است ای پدرم اگر در موقع رفتن به جبهه ازشما اجازه نگرفتم و شما در شب هم مرا ندیدید، می دانم که شما ناراحت هستید

3- از دست دادن فرزند ناراحتی و گریه دارد اما راهی که من و امثال من انتخاب کردند راهی است که برای خدا میباشد چون امام عزیز ما خمینی بت شکن این قلب توفنده هزاران مسلمان جهان که گفتند رفتن به جبهه واجب کفائی است و اجازه پدر و مادر شرط نیست حرف او را بر اجازه شما مقدم دانستم و رفتم جبهه چون اسلام درخطر است امروز این ما هستیم که باید اسلام را نجات بدهیم شماها نباید برای من گناهکار ناراحتی کنید راهی که من انتخاب کردم راهی است که حسین بن علی (ع) و 72 تن از یاران او انتخاب کردند و رفتند. فقط از شما می خواهم برای امام عزیز دعا کنید و بگویید خدایا خدایا ازتک تک عمر ما بگیر و بر عمر امام عزیز ما بیفزای سخن دیگر من در مورد برادران کوچک خودم است شما ای دو برادر عزیز باید مثل من و دیگر برادران رزمنده هم درس خودتان را بخوانید و هم به جبهه بروید و سخن دیگر من با خواهرانم است که شما باید حجاب خودتان را حفظ کنید و گرنه ضربه به اسلام و مسلمین می زنید دیگر عرضی ندارم خداحافظ

چند شعر در مورد مادرم:

 کسی که ناز مرا می کشید مادربود =  کسی که حرف مرا می شنید مادربود

کسی که گنج بدستم سپرد، بود پدر=  کسی که رنج به پایم کشید مادر بود

کسی که شیره جان می مکید من بودم =   کسی که روح به تن می دمید مادر بود

کنار بستر بیمارم پرستاری    =  که تا به صبح نمی آرمید مادر بود

 

برادر دور افتاده شما صادقی17/12/64

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیّت نامه طلبه شهید شیخ غلامرضا داودی 

                                    بسم الله الرّحمن الرّحیم

   «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون»1

گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده اند و از نعمتهای الهی بهرمند می باشند بسیار خوشحال و شادمانند از آنچه خداوند از فضل و رحمت خویش به آنان مرحمت فرموده آنان به بازماندگان خود چنین نوید دهند (شما برای ما ناراحت و اندوهناک نباشید زیرا ما نمرده ایم بلکه زنده و جاویدیم )

         بنام خدای شهیدان و گواهان تاریخ، بنام خدای خالق؛ خدایی که هر چه داریم از اوست ، خدایی که برای انسانها جهان را خلق کرد و چشم و گوش و عقل و هوش به او عطا فرمود تا در این دنیای چند روزه از آنها استفاده هر چه بیشتر و بهتری ببرد ، جهت تکامل و نائل آمدن به لقاءالله.

        ای برادران و خواهران! شما می‌دانید طبق آیه قرآن ( کل نفس ذائقه الموت2 ) احدی در این دنیای فانی جاوید و و پایدار نخواهد ماند، بلکه همه می‌روند و همه باید یک مسافرتی کنند که دیگر بر نمی‌گردند و این حکم مسلم ( و لا یتغیر) ذات اقدس الهی است که ( اذا جاء اجلهم لا یستاخرون ساعه و لا یستقدمون3 ) و برابر نص صریح قرآن کریم کسی هم قدرت فرار از مرگ را نخواهد داشت. «قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعلمون»4 پس ای عزیزان! وقتی مسافرت حتمی شد و همه ما از این دنیای فانی به دنیای دیگر خواهیم رفت آیا وسائل سفر را آماده کرده ایم، هر چه که در این دنیا بیشتر بمانیم علاقه ما نسبت به دنیا و اموال دنیا  بیشتر می شود و هر چه بیشتر پیر شویم آرزویمان زیاد تر و حرص دنیوی ما بیشتر می شود و اصلا مرگ از یاد می رود و فکر این را نمی کنیم { وقتی} که از دنیا رفتیم هیچ کس به دادمان نمی رسد مگر عمل خالص و نیک انسان. در آنجا محاکمه سختی در پیش است که افراد محاکمه کننده هیچ چیز از یادشان نمی رود و تمامی عملهای خوب و بد انسان به قول قرآن کریم: ولو اینکه ذره ای از عمل خیر یا شر باشد همه به حساب می آید و مزد داده می شود. تنها کسی می تواند در این محاکمه به سلامت رد شود که عمل خوب او بیشتر باشد . همه محاکمه می شوند مگر پیامبران و ائمه‌_علیهم السلام_ و شهیدان و ظاهرا علمای اسلام ، پس شهید مقام والایی دارد. شهادت اگر نصیب بنده گناهکار شود دیگر هیچ آرزویی ندارم که از این مسئله مهم تر باشد. ای مسلمانان! آیا خوب فکر کردید که این جنگ ما با صدام همان جنگ اباعبدالله الحسین با یزید در کربلا است؟ آیا اگر در زمان امام حسین (ع) بودید و آیا آن حضرت در این زمان بودند و دستور جهاد میدادند آیا شرکت میکردید؟ یقین بدانید که اگر در این جنگ شرکت نکنید در آنجا هم شرکت نمی کردید. همین عذر و بهانه هایی که عده ای مثل آن اصحاب بی وفای امیرالمومنین (ع) در حال حاضر می آورند در آنجا هم می آوردند؛ پس بدانید که روزی عزرائیل می آید و قبل از آن که اطلاعی بدهد جان شما را می‌گیرد و در آن وقت توبه و پشیمانی سودی ندارد،حال اگر خودتان نمی روید به جبهه لا اقل جلوی این جوانان عاشق اسلام را نگیرید. بدانید همچنان که در زیارت وارث می خوانید ( اللهم العن امه سمعت بذالک فرضیت به ) خدایا لعنت بفرست بر آن ملتی که شنیدند جریان کربلا را و راضی شدند به آن و اظهار همدردی و کمک نکردند، در آینده هم مردم همین لعنت را بر آنها می فرستند که امروز به یاری حسین زمان نمی شتابند و مهر سکوت بر لب می زنند و به جای کمک نق هم می زنند. خداوند همه را هدایت فرماید و آنهایی راکه قابل هدایت نیستند عزرائیل را برای هدایت آنها بفرست.

         اما چند تذکر:

 1- ازکلیه مسلمانان ایران، خصوصا حزب اللهی ها و بسیجیان عرضه می‌دارم که دست از حمایت امام امت روح خدا خمینی بت شکن ...بر ندارند زیرا که او در حقیقت چراغ هدایت برای جوامع اسلامی و خاری به چشم بیگانگان می باشد و بدانید هر کسی به اینها متمسک شد نجات می یابد و هر کسی تخلف و سر پیچی کند به هلاکت می رسد.

2- ای پدر و مادر و خانواده عزیز و برادران و خواهران عزیزم! مبادا اجر خود را ضایع کنید که نمی‌کنید مبادا با گریه های خود ضد انقلاب را خوشحال کنید شما سعی کنید مقاومت داشته باشید.

3- مبادا شهیدی را در مقابل شهیدی دیگر بزرگ کنید که روح شهیدان از شما ناراحت می‌شود ؛چون مقام هر شهید را تنها خدا می داند که در چه مرتبه‌ای است .

4- فرزندم وقتی به دنیا آمد در صورتی که پسر بود نام او را مهدی و در صورتی که دختر بود زینب یا فاطمه نام گذاری کنید ( مطابق میل مادرش ...)

5- بنده هر حقی نسبت به کسی دارم بخشیدم و از آنها می خواهم اگر نسبت به من حق دارند و یا احیاناً غیبت آنها را نموده ام مرا عفو نمایند.

        در پایان از امت شهید پرور تقاضا دارم که مقاومت داشته باشند که پیروزی نهایی نزدیک است ان شاءالله

 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته    خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

    وصیتنامه پاسدار شهید اسلام محسن یوسفی

                                  بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان      

     و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

آنهائیکه درراه خدا کشته شدند مرده مپندارید بلکه آنها زنده اند و در نزد پروردگار خویش روزی میخورند.

    با درود به سرور آزادگان حسین بن علی (ع) و با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود به روان پاک شهدای بخون خفته کربلای جنوب و غرب کشور که با نثار خون پاکشان انقلاب اسلامی را بارور ساختند و ما را از شر طاغوت و طاغوتیان آزاد ساختند.

    سلام بر پدر و مادر عزیزم که مرا به این سن رسانده اید و تحویل جامعه اسلامی و مکتبی و الهی داده اید امیدوارم که مرا ببخشید پدر و مادر عزیزم شما خوشحال باشید که چنین پسری بزرگ کردید و به راه اسلام و قرآن تحویل دادید. مادر مهربان من! اگر شهید شدم که هر چند من لیاقت شهید شدن را در خود نمی بینم از شما می خواهم که زیاد گریه و بی تابی نکنید چون اولاً: روح من ناراحت می شود ودوماً  اینکه منافقان ضد انقلاب از ناراحتی و بی تابی شما خوشحال می شوند و براه پلیدشان ادامه خواهند داد . اگر شما برادران و خواهران و پدران و مادران شهید پرور صبور باشید منافقان مزدور خائن ضربه ای خواهند خورد و شاید به آغوش اسلام عزیز بازگردند این تقاضای من از شما ها پدران و مادران  برادران و خواهران غیور ایران است.

حالا بنده به مردم مسلمان و رزمنده سروکلا می گویم که راه شهیدان را ادامه دهند و بدانند که راه شهیدان همان راه اسلام و راه رهبر عزیز و عالیقدر ما امام امت خمینی بت شکن است بدستورات گرانبهای امام گوش دهید تا برستگاری برسید. من جز برای مکتبم برای چیز دیگر به جبهه نیامده ام من به ندای هل من ناصر ینصرنی امام لبیک گفتم. وامیدوارم با نثار خونم درخت تنومند اسلام را رشد دهم0 وتوای همسرم مبادا بعد

از مرگم لباس سیاه بپوشید و عزاداری بکنید نباید ناراحت باشید که من شهید شدم چونکه شما همسر شهید هستید و باید راه شهیدان را ادامه دهید شما بخانواده ها و همسران شهداء نگاه کنید که چگونه بعد از مرگ شوهران خود پایدار هستند و از مرگ و شهادت آنها ناراحت نیستند و افتخار میکنند که شوهران آنها در راه خداوند متعال شربت شهادت نوشیدند بیش از این شما را سفارش نمی کنم سعی نکنید بعد از مرگم گریه کنید .

 تو ای مادر مهربانم ، نمیدانم با چه زبانی بگویم دوستت دارم زیرا شما خیلی زجر کشیدید و مرا بزرگ کردید و به اینجا رسانده اید تا ثمره ای بگیرید مثل درختی که باغبان برایش زحمت میکشیدو شب و روزبیدار میماند تا بزرگ شود و و از میوه های آن استفاده نماید و شما هم چنین امیدی داشتید ولی افسوس که نتوانستم در این دنیا جواب این همه زحمتهای شما را بدهم ولی بشما قول میدهم که در آن دنیا برای شما دعا کنم ... مراببخشید و از شما خواهران عزیزم می خواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنید و بعد از مرگم گریه و بی تابی نکنید و امیدوارم که مراببخشید و ای برادران عزیزم ، از شما میخواهم که بعد از مرگم اسلحه مرا بگیرید و به جبهه حق علیه باطل رفته با این منافقان از خدا بیخبر بجنگید و امیدوارم که هر گناهی از من سر زد مرا ببخشید

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

محسن یوسفی 18/5/62

خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .

خدایا ، خدایا رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان

شورای اسلامی و پایگاه مقاومت شهید باهنر سروکلا

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیت نامه شهید مجید میرزائی

               بسم الله الرحمن الرحیم

 شهید نظر می کند به وجه الله امام خمینی 

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد خدای خویش روزی می خورند.

     با درود بر رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی امام خمینی و درود بر کسانی که به پیام امام که همان پیام خداست لبیک گفته اند و سلام بر پدرانی که جوانان خود را به جبهه های حق علیه باطل میفرستند و زیر شهادت نامه آنها را امضاء می کنند.

    برادران و خواهران مسلمان، ندای هل من ناصرٍ ینصرنی امام شهید مان حسین (ع) از آن سوی کوههای غرب در صحرای کربلا هنوز به گوش می رسد و قلب عاشقان راهش را در سینه می لرزاند آری اینجا مکان مقدس کربلاست که یاران حسین (ع) مردانه جان فدای اسلام و قرآن می کنند و با نیتی پاک تمام وابستگیهای دنیایی یعنی مال و جان و زن و بچه و پدر و مادر را رها کرده اند.

      عزیزان من اینک که لحظه موعود و زمان حمله بر دشمن کافر و رفتن بسوی خداوند و شهادت در راه او میباشد. خداوندا مرا شهید بمیران تا شاید  خون ناچیز من کمکی باشد برای تداوم این انقلاب اسلامی که شکست ناپذیر است.خداوند مرا به آرزویم که همان شهادت است برسان.                                                 

     پدر و مادر عزیزم هر چند که برای بزرگ کردن من رنجهای زیادی متحمل شده اید اگر برای رضای خدا است از من راضی باشید اگر چنان چه شما از من راضی نباشید خدا از من راضی نخواهد شد از شهید شدن من ناراحت و غمگین  نباشید باید افتخار کنید که فرزندتان درراه خدا و برای اسلام و قرآن فدا شد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیتنامه پاسدار شهید عبدالعلی صمدی

 

بنام خداوند بخشنده مهربان

             

     با درود و سلام بر مهدی موعود این منجی انسانها و نایب بر حقش امام خمینی. خدا را شکر می کنم که در عصری زندگی می کنم که حکومت الله و ولایت فقیه بر من حاکم است. پدر و مادر عزیزم بعد از خبر مرگ من هیچگونه ناراحت نباشید . من خطی را انتخاب کردم که سرور آزادگان حسین بن علی انتخاب کرد. من در این زندگی ننگین گناهان زیادی کردم و با این شهادت سعادت مندانه می خواهم قسمتی از گناهان خودم را برطرف کنم. پدر و مادر عزیزم! شما مرا را زیاد نصیحت کردید که برای اسلام و حد مرز آن تا آخرین قطره خونم دفاع کنم، تا این زمین مقدس بدست مزدوران به آشوب کشیده نشود. مخصوصا به مادر عزیزم که مرا زیاد نصیحت کرد که نماز و قوانین و دستورات اسلام را انجام بدهم . مادر عزیزم با این نصیحت کردن تو ایمانم آنقدر قوی شد که وارد جبهه شدم . ما امانتی هستیم از طرف خدا ، چون ما از خدا آمدیم و بسوی او میرویم و خداوند انسانها را آزمایش می کند و انسان تا به کجا کشیده می شود و در اینجا دسته ای انسانها به خطا کشیده می شوند و دسته دیگر به طرف خدا کشیده می شوند و برای او جهاد می کنند و مهمترین جهاد ما آن جهاد اکبر است که امام عزیز ما بر روی آن تاکید می کنند و ما از خداوند متعال می خواهیم که جهاد اکبر را بر ما ارائه دهد تا اسیر هوس‌های شیطانی نشویم و به انحراف کشیده نشویم و پیام من به برادران عزیزم این است که بعد از مرگ من اسلحه مرا گرفته و به خط مقدم رفته با مزدوران کافر بجنگند و اسلام عزیز را از چنگال ظالمان زمان بیرون آورده و نکند که خدای ناکرده جای من در جبهه خالی باشد و پیام من به خواهرانم این است که بعد از خبر شهادت من برای من هیچگونه ناراحت نباشند تا مبادا دشمن سوء استفاده کنندو قلب امام ما ناراحت شود و پیام من به خانواده های عزیزم این است که وفا دار امام عزیزباشند و در امر او هیچگونه لغزشی پیدا نکنند و پِیام من به ملت قهرمان ایران است که وحدت خود را حفظ کنند تا سوء استفاده نشود برای دشمن . به امید آن روزی که پرچم لا اله الله الا الله بر سراسر گیتی افراشته شود.

  • پهلوانان روستای سروکلا
  • ۰
  • ۰

وصیّت نامه شهید ناصر الهی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

       سخنم را با جمله ای واضح از رادمرد دانشگاه کربلا آغاز می کنم:« اگر بدانم که با کشته شدنم دین جدم رسول الله آبیاری میشود ای شمشیرها هر چه زودتر بدرآید و بدن من پسر   فا طمه، حسین را پاره پاره کنید» آن شهیدی که در یک نیم روز سرخ، درس چگونه زیستن و چگونه مردن رابه پیروان راهش آموخت و چه زیبا اصحاب حسین به ندای معلم خود لبیک گفتند و با پرچم هایی که از خون بزرگ مردان عطر آگین شد و بوی خون به خود گرفته تا سر حد شهادت پیش رفتند و یزید و یزیدیان را در خون خود غرق کردند و پایه حکومت مستبد و فاسد را در هم ریختند و برای همیشه این درس را به یزید یان تاریخ دادند که در مقابل هر گونه زر و زور و تزویرو استکبار، پاسخ (نه)دادندو به هابیلیان تاریخ آموختند که در مقابل قابیلیان عصیان گری کنند.

     حسین جان اگر زمانه مرا به تاخیر انداخت و این سعادت نصیب من نگردید تا بتوانم در کربلایت بجنگم امروز در کربلای دیگر از سرزمین ایران به ندای فرزند به حق تو خمینی بت شکن لبیک میگوییم و این ندا ، همان فریاد ( هل من ناصر ینصرونی)است که از حلقوم پاک تو برخاست . ما وارثان خون حسینیم. و رسالت حسین گونه بر دوش داریم تا زمانی که سربازان عراقی گستاخانه در سرزمین ما اظهار موجودیت می کنند تا مادامی که قشون دشمن در آبادان و خونین شهر با شدید ترین وجه به خواهران 12 ساله ما حمله ور می شوند.

ولی ما در مقابل آنها ایستادگی میکنیم و دست از جهاد نمی کشیم

بزرگ فلسفه ما شاه دین است =  که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است.

     ما مرگ سرخ را از زندگی ننگین ترجیح می دهیم و تا آخرین نفس و تا آخرین نفر هم می جنگیم انشاء الله به زودی درس بزرگی به متجاوزین عالم و دول شرق و غرب خواهیم داد تا درکلّة پوک خود تجاوز به حریم اسلام را نپرورانند وآنرا مانند حلقه ای که بر گوش زنها است آویز گوش خود قراردهند. خدایا انقلاب شکوهمند ما را به رهبری قائد اعظم به انقلاب مهدی (عج)متّصل بگردان تا زمینه ای باشد برای انقلاب و ظهور حضرتش.  آمین یا رب العالمین

پدر عزیزم و مادر بزرگوارم پس از عرض سلام به حضور تان عرض می شود که مردن حق است.هرانسانی دیر یا زود می میرد و این دنیای پست را رها کرده و بسوی دنیای جاودانی پرواز می کند. اما چه بهتر این راه پرپیچ و خم را در یک لحظه و آن هم در حال خدمت به مکتب و سرزمین خودش تقدیم کند پدر جان اگر خداوند مرا لایق دانست روزی به درجه شهادت نائل آمدم ،از شما می خواهم که صبر و استقامت داشته باشید.ضمناً پدرجان شما وصی و مادرم ناظر من می باشید خدا نگهدار همه تان باشد0

 

 وصیت نامه تاریخ 28/7/61 ناصر الهی

  • پهلوانان روستای سروکلا