---------------------------
---------------------------
وصیّت نامه شهید ناصر الهی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سخنم را با جمله ای واضح از رادمرد دانشگاه کربلا آغاز می کنم:« اگر بدانم که با کشته شدنم دین جدم رسول الله آبیاری میشود ای شمشیرها هر چه زودتر بدرآید و بدن من پسر فا طمه، حسین را پاره پاره کنید» آن شهیدی که در یک نیم روز سرخ، درس چگونه زیستن و چگونه مردن رابه پیروان راهش آموخت و چه زیبا اصحاب حسین به ندای معلم خود لبیک گفتند و با پرچم هایی که از خون بزرگ مردان عطر آگین شد و بوی خون به خود گرفته تا سر حد شهادت پیش رفتند و یزید و یزیدیان را در خون خود غرق کردند و پایه حکومت مستبد و فاسد را در هم ریختند و برای همیشه این درس را به یزید یان تاریخ دادند که در مقابل هر گونه زر و زور و تزویرو استکبار، پاسخ (نه)دادندو به هابیلیان تاریخ آموختند که در مقابل قابیلیان عصیان گری کنند.
حسین جان اگر زمانه مرا به تاخیر انداخت و این سعادت نصیب من نگردید تا بتوانم در کربلایت بجنگم امروز در کربلای دیگر از سرزمین ایران به ندای فرزند به حق تو خمینی بت شکن لبیک میگوییم و این ندا ، همان فریاد ( هل من ناصر ینصرونی)است که از حلقوم پاک تو برخاست . ما وارثان خون حسینیم. و رسالت حسین گونه بر دوش داریم تا زمانی که سربازان عراقی گستاخانه در سرزمین ما اظهار موجودیت می کنند تا مادامی که قشون دشمن در آبادان و خونین شهر با شدید ترین وجه به خواهران 12 ساله ما حمله ور می شوند.
ولی ما در مقابل آنها ایستادگی میکنیم و دست از جهاد نمی کشیم
بزرگ فلسفه ما شاه دین است = که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است.
ما مرگ سرخ را از زندگی ننگین ترجیح می دهیم و تا آخرین نفس و تا آخرین نفر هم می جنگیم انشاء الله به زودی درس بزرگی به متجاوزین عالم و دول شرق و غرب خواهیم داد تا درکلّة پوک خود تجاوز به حریم اسلام را نپرورانند وآنرا مانند حلقه ای که بر گوش زنها است آویز گوش خود قراردهند. خدایا انقلاب شکوهمند ما را به رهبری قائد اعظم به انقلاب مهدی (عج)متّصل بگردان تا زمینه ای باشد برای انقلاب و ظهور حضرتش. آمین یا رب العالمین
پدر عزیزم و مادر بزرگوارم پس از عرض سلام به حضور تان عرض می شود که مردن حق است.هرانسانی دیر یا زود می میرد و این دنیای پست را رها کرده و بسوی دنیای جاودانی پرواز می کند. اما چه بهتر این راه پرپیچ و خم را در یک لحظه و آن هم در حال خدمت به مکتب و سرزمین خودش تقدیم کند پدر جان اگر خداوند مرا لایق دانست روزی به درجه شهادت نائل آمدم ،از شما می خواهم که صبر و استقامت داشته باشید.ضمناً پدرجان شما وصی و مادرم ناظر من می باشید خدا نگهدار همه تان باشد0
وصیت نامه تاریخ 28/7/61 ناصر الهی