---------------------------
---------------------------
وصیت نامه پاسدار شهید عابد سروی
بنام خداوند بخشنده مهربان
با سلام و درود به خاتم پیامبران و ائمه معصومین و همه رهروان طریق الله با سلام و درود به رهبر انقلاب و رزمندگان اسلام اینجانب برای ادای وظیفه الهی و دفاع از ناموس و شرف این ملت به پا خاسته که مورد هجوم و حمله امریکای جنایتکار و نوکر جیره خوار او صدام خونخوار قرار گرفته عازم جبهه می شوم با راول که به جبهه می رفتم در حدوددوازده و یا سیزده ساله بودم که با فتوکپی شناسنامه برادرم به سپاه جویبار مراجعه کردم که حتی مورد اعتراض مسئولین سپاه قرار گرفتم که گفتند سن شما تقاضای جبهه را نمی کند نمی دانم هفت بار و یا کمتر و یا بیشتر عازم جبهه می شوم که هنوز فیض شهادت که بالاترین آرزوهای من است نصیبم نشده است
خداوندا همسنگرانم ، دوستانم ، همرزمانم ، فامیلها ، پسر عموهایم به خصوص برادر بهتر از جانم از سرای خاکی رخت بر بسته و به دیار معبود شتافتند ولی من هنوز مانده ام .
نمی دانم خون ناقابل من ارزش مخلوط شدن به این خونهای مطهر را ندارد .
این بار می روم تا سلاح بر زمین افتاده همه عزیزان همسنگر مخصوصا ً برادرم را که سفارش نمود بردارم ، خدایا یاریم کن تا بتوانم سربازخوبی برای اسلام و قرآن وآقا امام زمان رهبر انقلاب پیر جماران باشم .
اما پدر و مادرم سلام علیکم مرا حلال کنید و مطمئن باشید که سلام شما را به حامد خواهم رساند و اما شما همسر عزیزم در این مدت کوتاه زندگی اگر بدی از من دیدی امیدوارم که بر من ببخشی و همچون زنان مسلمان صدر اسلام و زینب قهرمان کربلا پیام رسان خون شهیدان باشید. در خاتمه سلامم به خواهرانم و تنها برادرم صالح و همه رهروان راه الله.
تاریخ 12/5/66